بازدید امروز : 17
بازدید دیروز : 269
تا چند روز دیگر عازم حج عمره هستم، چه کنم که سفری پربار و بیادماندنی داشته باشم و چه نکاتی را در سفر رعایت کنم؟
سفرحج به معنای بریدن از همه چیز و پیوستن به خداوند است. حج در حقیقت بزرگترین تمرین توحید و یگانه پرستی است. گردیدن به دور خانه خدا با این پیام که خدایا تنها تو را عبادت می کنم و فقط از تو کمک می خواهم و تنها عاشق تو هستم.
از طرفی نیز سفر معنوی حج, از جهاتی شبیه سفر مرگ و ورود بر بساط قرب خداوند است. در آوردن لباس معمول و پوشیدن دو قطعه ساده لباس سفید و دور کردن زیور ها و تعلقات و دلبستگی و جدا شدن از خانواده و فامیل و همه عزیزان, یادآور سفر مرگ و لقاء الله است. در واقع قطع امید از بازگشت به معنای قطع رابطه با دلبستگی ها و وابستگی ها و اموری است که انسان را اسیر و گرفتار خود می سازد و بال پرواز و عروج معنوی و روحی او را می شکند.
سفرحج, مبازره با روز مرگی و بیرون آمدن از لاک عادت ها و خودبینی و خودپرستی است. اگر سفر روحانی حج را با قطع امید به بازگشت آغاز نمائیم, دیگر دل مشغولی و نگرانی نسبت به آنچه ترک کرده ایم و در وطن و خانه و محل کار جا گذاشته برای ما به وجود نمی آید و همه توجه ما به حج و اعمال آن و اسرار آن است.
نگاه ما در حج باید رو به جلو باشد، نه رو به عقب و پشت سر. بنابراین چیزی از امور مادی و مسائل معمولی زندگی, فکر و ذهن ما را آشفته نمی سازد و همه وجود ما یا حق و توجه به حضور او در همه صحنه ها و اماکن و مشاهد شریف حج و مناسک آن برگردد.
هدف، قطع وابستگی به دنیا و کم کردن تعلقات و تقویت یاد خدا و توجه به اوست و عبادتی مانند حج و عمره به بهترین و عالی ترین وجه، تامین کننده این هدف است.
بالاترین لذت و کمال، در بریدن از غیر خداوند و توجه کامل به او است. موضوعی که آرزوی اولیای الهی و بندگان خاص خداوند است. چنانچه امیر مومنان علی (علیه السلام) و فرزندان گرامی او در مناجات شعبانیه این آرزو را چنین ابراز کرده و بر زبان آورده اند: «الهی هب لی کمال الانقطاع الیک؛ خدای من نهایت بریدن از غیر خود و پیوستن به خودت را روزی ام کن».
بریدن از غیر خداوند و پیوستن به او دارای مراتب بسیاری است و مرتبه کامل آن، از آن معصومین (علیهم السلام) به ویژه محمد و آل محمد (علیهم السلام) می باشد و سفر حج، زمینه ساز چنین گسستن و چنان پیوستنی است.
اولین گام در آمادگی برای انجام هر کار و عملی، شناخت آن عمل و آگاهی از محتوا و ارزش و اهمیت آن است . انسان بدون این شناخت هر چند به طور اجمال و سر بسته نمی تواند به درستی و به صورت کامل خود را برای انجام آن مهیا سازد. به منظور ایجاد آمادگی روحی و معنوی برای سفر روحانی و نورانی عمره باید در اولین گام با محتوای این عبادت بزرگ و اسرار و حکمت ها وآثار و برکات ماندگار و عمیق آن آشنا شد.
همه برنامهها و اعمال دین به ویژه عبادات، هدیهاى از طرف خداوند و رهآوردى از دیار وحى و ملکوت است. هر عبادتى، ظاهرى دارد که انسان با جسم و قالب خود به آن مىرسد و باطن و سرّى دارد که تنها جانهاى مشتاق و قلبهاى آکنده از محبت خداوند و بریده از غیر او، آن را درمىیابند. بهرهمندى کامل از هر عبادت و رسیدن به عمق و مغز آن، در گرو آگاهى از اسرار آن و تحقّق بخشیدن به آن است.
بخش مهم تزکیه نفوس در پرتو آشنایى با اسرار عبادت و دستورهاى دینى حاصل مىگردد و در این میان، حج و عمره ویژگى هایى دارند که پى بردن به راز و رمز آنها را دشوار ساخته است. به همین خاطر، «تعبّد» در این عبادت، بیش از سایر اعمال و برنامههاى دینى است. رسول خدا (صلى الله علیه و آله) هنگام لبیک گفتن به خدا عرض کرد: «لبیک بحجّة حقّاً، تعبّداً و رقّاً؛ خدایا من با بندگى و عبودیت لبیک مىگویم و اعمال حج را انجام مىدهم».
دوست عزیز!
براى اینکه بهتر به اسرار حج پى ببریم، باید سیره کسانى را که حج راستین انجام دادهاند، یعنى پیشوایان معصوم (علیهم السلام) را بیاموزیم. آنان هم با آداب حج آشنا بودند، هم سنتها و مستحبات حج را رعایت مىکردند و هم فرایض و واجبات آن را به جا مىآوردند و در کنار این حکمها و اعمال ظاهرى، تکیه گاه تکوینى و اسرار این احکام را هم در نظر داشتند.1
آشنایى با اسرارِ حج و عمره از زبان فرزند حرم، امام سجاد (علیه السلام)، از لطافت و ظرافت ویژهاى برخوردار است. همان روح ستایش گرى که فرزند مکه و منا و زمزم و صفاست. او اهل این خانه و محرم این حرم است؛ پس از راز درون آن، بیش از هر کس دیگر آگاه است؛ «اهل البیت ادرى بما فى البیت؛ اهل خانه از آنچه در آن است، آگاهتر از دیگرانند».
امام سجاد (علیه السلام)، بعد از سفر حج، «شبلى» را دید و به او فرمود: چه کردى؟2
عرض کرد: از حج برمى گردم.
امام (علیه السلام) فرمود: آیا میقات رفتى؟ آیا لباس دوخته را از تن بیرون آوردى و لباس دوخته نشده (لباس احرام) را در بر کردى؟ آیا غسل احرام انجام دادى؟
شبلى عرض کرد: آرى.
امام فرمود: آیا هنگام کندن لباس دوخته، قصد کردى که از لباس گناه و عصیان بیرون آیى؟
عرض کرد: نه.
حضرت فرمود: وقتى لباس دوخته نشده احرام را بر تن کردى، آیا نیت کردى که جامه طاعت در بر کنى؟
عرض کرد: خیر.
امام پرسید: وقتى غسل احرام انجام دادى، قصد کردى خود را از گناهان شست و شو کنى؟
عرض کرد: نه، من تنها لباس دوخته را از تن بیرون آوردم و لباس احرام را در بر کردم و غسل و نیت احرام کردم؛ آن گونه که دیگران انجام مىدهند.
امام فرمود: پس تو احرام نبستهاى؛ سپس فرمود: معناى بیرون آوردن لباس دوخته این است که «خدایا! من دیگر لباس گناه در بر نمىکنم و از هر گناه توبه کردم» و پوشیدن لباس دوخته نشده، بى رنگ، حلال و پاک احرام، به معناى «پوشیدن لباس طاعت» است.
معناى غسل کردن براى احرام این است که: «خدایا! من خود را از گناهانم شست و شو دادم و نه تنها دیگر گناه نمىکنم که گناهان گذشته را نیز از خود دور کردم».
وقتى در میقات تنظیف مىکنید، یعنى خود را از نفاق و ریا تطهیر مىکنید. نظافت در میقات، تنها پاک و طاهر کردن بدن نیست؛ بلکه نشانه و سمبلى از تطهیر دل است.3
راز لبیک گفتن آن است که: «خدایا! من پیمان مىبندم که هر چه طاعت توست بر زبان جارى کنم و هر چه معصیت توست، زبانم را بر آن ببندم. عقد احرام سه جزء دارد؛ پوشیدن دو لباس یا پارچه دوخته نشده، قصد حج یا عمره و لبیک گفتن. با گفتن لبیک، احرام بسته مىشود و این عقد احرام است.
حضرت سجاد مىفرماید: راز عقد احرام این است که «خدایا! ارتباطم را از غیر تو گسستم و تنهابه تو پیوستم» و سرّ ورود به حرم این است که: «خدایا! من غیبت، بدگویى و عیب جویى احدى از ملت اسلام را نکرده، این کارها را بر خود تحریم مىکنم». سرّ طواف، «حق مدار و حق جو بودن و فاصله نگرفتن از مرکزیت توحید» است.
آن امام همام (علیه السلام) وقتى به اسم حجرالاسود و لمس و بوسیدن آن رسید، فریادى زد که نزدیک بود بى هوش شود و امام سجاد (علیه السلام) از شبلى پرسید: مىدانى حجرالاسود چیست؟ حجر، یمین الله و دست خداست و معناى دست زدن به آن این است که: «خدایا! من تعهد مىکنم که دست به گناه دراز نکنم».
امام (علیه السلام) پرسید: آیا معناى ایستادن در جایگاه و مقام ابراهیم و نماز گزاردن در آن مقام را مىدانى؟
شبلى گفت: ظاهرش را انجام دادهام؛ ولى نیت هایى را که مىفرمایید نکردم.
امام (علیه السلام) فرمود: آیا وقتى در کنار مقام، دو رکعت نماز طواف گزاردى، قصد کردى که ابراهیم گونه نماز بخوانى و بینى شیطان را به خاک بمالى؟
شبلى گفت: خیر. این سؤال به این معناست که آن کسى که در حال نماز، حواسش جمع نیست و خضوع و خشوع ندارد، به جاى ابراهیم (علیه السلام) نایستاده است و اگر ابراهیم گونه نماز نخواند، بینى شیطان را به خاک نمالیده است.
امام (علیه السلام) از شبلى پرسید: آیا بین صفا و مروه، سعى کردى؟
شبلى گفت: آرى.
امام (علیه السلام) فرمود: مىدانى راز آمد و رفت بین این دو کوه چیست؟ یعنى: «خدایا! من بین خوف و رجا وبیم و امید به سر مىبرم». «صفا» یادآور تصفیه و تهذیب روح و «مروه» یادآور مردانگى و مروت است.4
”تقصیر” پالایش درون است؛ یعنى وقت آن است که جمال خویش را در پاى آن جمیل مطلق، قربانى کنى و تارهایى از مو یا قدرى از ناخنها را به نیت او کوتاه کنى. غرور،کبر و نخوت، دیگر جایى براى ماندن در تو ندارد و باید هر چه را غیر اوست از خانه دل بیرون بریزى و دریچه دل را به سوى انوار معرفت و کمال بگشایى.5
”طواف نساء” یادآور مقام و منزلت زن است و باید نخستین ساکن این دیار پاک یعنى «هاجر» را تکریم کنى؛ چه مرد باشى و چه زن . زن، شایسته مقام مادرى است و بوسه بر پایش، بوسه بر دروازههاى بهشت است و هفت مرتبه به نیت این تجلیل و تقدیر، باید کعبه را طواف کنى و در هر مرتبه چون به «حجر اسماعیل» مىرسى، تجلّى این عظمت را به نظاره مىنشینى. زائران خانه خدا با طواف نساء و نماز آن، وفادارى خود را نسبت به حقوق همسر و خانواده ابراز مىدارند و اهمیت آن را به یاد مىآورند.6
پرسشگر گرامی!
داشتن مراقبه و محاسبه پیش از سفر عمره و حلالیت طلبیدن از کسانی که بر ذمه انسان حق و حقوقی دارند و ادای حقوق واجبی مانند حق الناس قبل از این سفر روحانی و توبه و استغفار از گناهان و جرم ها و خطاها و درخواست توفیق از خداوند و توسل به اولیای الهی در انجام درست و کامل این عبادت بزرگ و بهره مند شدن از برکات و انوار و آثار آن در دنیا و پس از مرگ و در عالم آخرت نقش بسزایی دارد که باید این امور مورد توجه و دقت قرار گیرد.
امیدواریم سفری پر خیر و برکت و مملو از معنویت و روحانیت داشته باشید.
---------
1- آیت الله جوادى آملى، صهباى صفا، ص 112
2 -میرزا حسین نورى، مستدرک الوسائل، ج 10، ص 166 و آیت الله جوادى آملى، صهباى حج، ص 344
3- صهباى صفا، ص 40
4- همان، ص 51
5- نجف نجفى روحانى، عمره مفرده، ص 119
6- همان، ص 123
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
لوگوی دوستان
پیوندهای مفید
فهرست موضوعی یادداشت ها
موضوعات ساختاری وبلاگ
مشترک شوید